(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم
(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

(یادامام وشهدا) زخم هایتان یادمان رفت و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

شهیدی که به احترام امام زمان زنده شد

شهیدی که به احترام امام زمان زنده شد

در شیراز رسم بر این بود که علماى شهر بخصوص روحانیونى که از لحاظ سنى و موقعیت اجتماعى از دیگران ممتازتر بودند مسؤولیت تلقین شهدا را برعهده مى گرفتند. حجة الاسلام و المسلمین طوبائى از روحانیون شهر که امام جماعت مسجد کوشک عباسعلى شیراز بود براى من نقل مى کرد: شب قبل که براى نماز شب برخاستم مسائلى برایم پیش آمد که دانستم فردا با امری عجیب مواجه مى شوم.

وقتى وارد قبر شدم تا تلقین شهید مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهید حالت تبسمى احساس کردم و فهمیدم با صحنه اى غیر طبیعى روبرو هستم. وقتى خم شدم و تلقین شهید را آغاز کردم، به محض اینکه به اسم مبارک امام زمان(عج) رسیدم مشاهده کردم جان به بدن این شهید مراجعت کرد، چون شهید به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوى که سر او تا روى سینه خم شد و دوباره به حالت اولیه برگشت.

در آن لحظه وقتى احساس کردم حضرت صاحب الزمان(عج) در موقع تدفین آن عزیز حضور یافته است، حالم منقلب شد و نتوانستم با مشاهده این صحنه عجیب و غیرمنتظره تلقین را ادامه دهم.

پس از اینکه حالم دگرگون شد و نتوانستم تلقین شهید را ادامه دهم، به کسانی که بالاى قبر ایستاده بودند و متوجه حال منقلب من نبودند اشاره کردم که مرا بالا بکشند.

وقتى آنها چشمان پر از اشک و حال دگرگون مرا دیدند سراسیمه مرا از قبر بالا کشیدند و از من پرسیدند: چه شده؟ چرا تلقین شهید را تمام نکردید؟ در جواب به آنها گفتم: اگر صحنه هایى را که من دیدم شما هم مى دیدید مثل من نمى توانستید تلقین شهید را ادامه دهید، و اضافه کردم کسی دیگر برود و تلقین شهید را بخواند و تمام کند چون من دیگر قادر به ادامه این کار نیستم.

#شهید_احمد_خادم_الحسینى

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.