(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم
(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

(یادامام وشهدا) زخم هایتان یادمان رفت و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

باده از پیمانه دلدار، هشیاری ندارد

https://s4.uupload.ir/files/%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D8%A7%D8%B2_e9j.jpg

باده از پیمانه دلدار، هشیاری ندارد

بیخودی از نوش این پیمانه، بیداری ندارد

چشم بیمار تو هر کس را به بیماری کشاند

تا ابد این عاشق بیمار، بیماری ندارد

عاشق از هر چیز جز دلدار، دل برکنده خامش

چونکه با خود جز حدیث عشق، گفتاری ندارد

با که بتوان گفت از شیرینی درد غم یار

جز غم دلدار، عاشقپیشه غمخواری ندارد

بر سر بالین بیمار رخت، روزی گذر کن

بین که جز عشق تو بر بالین، پرستاری ندارد

لطف کن ای دوست، از رخ پرده بگشا، ناز کم کن

دل تمنایی ز دلبر غیر دیداری ندارد

خضر راه

https://s4.uupload.ir/files/%D8%AE%D8%B6%D8%B1_%D8%B1%D8%A7%D9%87_69sk.jpg

خضر راه

چه شد که امشب از اینجا گذارگاه تو شد

مگر که آه من خسته، خضر راه تو شد؟

بساط چون تو سلیمان و کلبه درویش

نعوذ باللّه، گویی ز اشتباه تو شد

کنون که آمدی و با چو من صفا کردی

بساط فقر چو کاخ شه از پناه تو شد

شبی که ظلمتش از دود آه من، بُد بیش

چو روز، روشن از نور روی ماه تو شد

بگو به شیخ که امشب بهشت موعود است

نصیب من به عیان، خواه یا نخواه تو شد

تو شاه انجمنِ حُسن و هندی بیدل

هر آنچه هست ز جان، خاک بارگاه تو شد

شهیدی که به احترام امام زمان زنده شد

شهیدی که به احترام امام زمان زنده شد

در شیراز رسم بر این بود که علماى شهر بخصوص روحانیونى که از لحاظ سنى و موقعیت اجتماعى از دیگران ممتازتر بودند مسؤولیت تلقین شهدا را برعهده مى گرفتند. حجة الاسلام و المسلمین طوبائى از روحانیون شهر که امام جماعت مسجد کوشک عباسعلى شیراز بود براى من نقل مى کرد: شب قبل که براى نماز شب برخاستم مسائلى برایم پیش آمد که دانستم فردا با امری عجیب مواجه مى شوم.

وقتى وارد قبر شدم تا تلقین شهید مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهید حالت تبسمى احساس کردم و فهمیدم با صحنه اى غیر طبیعى روبرو هستم. وقتى خم شدم و تلقین شهید را آغاز کردم، به محض اینکه به اسم مبارک امام زمان(عج) رسیدم مشاهده کردم جان به بدن این شهید مراجعت کرد، چون شهید به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوى که سر او تا روى سینه خم شد و دوباره به حالت اولیه برگشت.

در آن لحظه وقتى احساس کردم حضرت صاحب الزمان(عج) در موقع تدفین آن عزیز حضور یافته است، حالم منقلب شد و نتوانستم با مشاهده این صحنه عجیب و غیرمنتظره تلقین را ادامه دهم.

پس از اینکه حالم دگرگون شد و نتوانستم تلقین شهید را ادامه دهم، به کسانی که بالاى قبر ایستاده بودند و متوجه حال منقلب من نبودند اشاره کردم که مرا بالا بکشند.

وقتى آنها چشمان پر از اشک و حال دگرگون مرا دیدند سراسیمه مرا از قبر بالا کشیدند و از من پرسیدند: چه شده؟ چرا تلقین شهید را تمام نکردید؟ در جواب به آنها گفتم: اگر صحنه هایى را که من دیدم شما هم مى دیدید مثل من نمى توانستید تلقین شهید را ادامه دهید، و اضافه کردم کسی دیگر برود و تلقین شهید را بخواند و تمام کند چون من دیگر قادر به ادامه این کار نیستم.

#شهید_احمد_خادم_الحسینى

کشف پیکر ۲ شهید دفاع مقدس در شرق دجله

کشف پیکر ۲ شهید دفاع مقدس در شرق دجله

پیکر‌های مطهر دو شهید دوران دفاع مقدس با همت اعضای کمیته جست‌وجوی مفقودین ستادکل نیرو‌های مسلح در شام شهادت امام حسن عسکری (ع) کشف شد.

پیکرهای پاک این دو شهید پس از تفحص برای آزمایش‌ دی ان ای و تکمیل فرایند شناسایی به تهران منتقل می‌شوند.