(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم
(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

(یادامام وشهدا) زخم هایتان یادمان رفت و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

من خوف این را دارم که در این ماه مبارک رمضان که ماه تهذیب نفس است و ...

https://s6.uupload.ir/files/%D9%85%D9%86_%D8%AE%D9%88%D9%81_qfyv.jpg

من خوف این را دارم که در این ماه مبارک رمضان که ماه تهذیب نفس است و همه را خدا به ضیافت خودش دعوت کرده است، ما با صاحب خانه کاری بکنیم که عنایتش از ما برگردد.

#امام_خمینی

صحیفه نور، جلد ١٩،صفحه ١٢

من چشم را برای قرآن خواندن می‌خواهم!

https://s6.uupload.ir/files/%D9%85%D9%86_%DA%86%D8%B4%D9%85_189q.jpg

من چشم را برای قرآن خواندن می‌خواهم!

یکى اطرافیان امام مى‏‌گفتند:

امام در نجف، چشم‏‌شان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه‏ چشمِ امام گفت:

شما باید چند روزى قرآن نخوانید و به چشم‏‌تان استراحت ‏بدهید!

امام خندیدند و فرمودند:

دکتر! من، چشم را براى قرآن خواندن مى‌خواهم! چه فایده‏‌اى دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کارى کنید که من بتوانم قرآن بخوانم.

سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:

برداشت‏‌هایى از سیره‏ امام خمینى، ج۳، ص۷، نشر عروج.

جایگاه خانواده شهدا نزد خدا


https://s6.uupload.ir/files/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87_5r8d.jpg

جایگاه خانواده شهدا نزد خدا

پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله:

یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَا خَلِیفَتُهُ‏ فِی‏ أَهْلِهِ‏ وَ مَنْ أَرْضَاهُمْ فَقَدْ أَرْضَانِی وَ مَنْ أَسْخَطَهُمْ فَقَدْ أَسْخَطَنِی‏

خداوند می‌فرماید من جانشین #شهید در خانواده او هستم.

هر کس رضایت آنها را جلب کند رضایت مرا جلب کرده و هر کس آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.

صحیفة الرضا (ع)، 92

#امام_بزرگوار_ما وارث انبیاء

https://s6.uupload.ir/files/%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AB_%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%A1_uea.jpg

#امام_بزرگوار_ما

وارث انبیاء

امام برای ما یک نماد، یک سمبل، یک رمز است؛ جزو نمونه‌های نادری است که ما خوشبختانه این نمونه را به چشم خودمان دیدیم. یک واقعیت و یک شخص که در زندگی خودش، حالت نمادین و افسانه‌گون پیدا کرد...

خاطراتی درباره #امام_خمینی از زبان آیت‌الله خامنه‌ای

#خاطره | دوری از #مرجعیت

https://s6.uupload.ir/files/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87_mivz.jpg

#خاطره | دوری از #مرجعیت

آیت‌الله ربانی املشی روایت می‌کند: آیت‌الله #بروجردی که مرحوم شدند همۀ مردم در صدد بودند، ببینند چه کسی مرجع تقلید خواهد شد. ما شاگردان امام درصدد افتادیم که در تشییع جنازه آقای بروجردی از ایشان تجلیل کنیم و از این طریق در عمل بفهمانیم که عده کثیری از طلاب حوزه طرفدار زعامت و مرجعیت امام هستند.

لذا مترصد بودیم اطراف ایشان را در تشییع جنازه هر کجا باشد بگیریم و صلوات و سلامی به راه انداخته، هم ارادت قلبی خود را به امام ابراز نماییم و هم ایشان را به مردم معرفی کنیم. ولی هر چه در تشییع جنازه گشتیم، امام را پیدا نکردیم.

خود امام بعد فرمودند: «من که به تشییع جنازه آقای بروجردی نیامدم، برای این نبود که کسالتم آنقدر شدید بود که نمی‌توانستم تشییع جنازه بیایم، بلکه نیامدنم برای این بود که دیدم تشییع جنازه تبعاتی دارد و در آنجا مسائلی مطرح خواهد شد. و من برای آنکه از آن مسائل دور باشم و کنار باشم، از تشییع جنازه صرف نظر کردم». بعد فرمودند: «هر کس که به من علاقه دارد بگذارد آن علاقه در همان محدودۀ قلب او بماند. کسی برای ریاست من حتی یک وجب قدم برندارد».

برداشت‌هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد ۵، صفحه ۱۴۱