(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم
(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

(یادامام وشهدا) زخم هایتان یادمان رفت و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

هر هفتـہ مےرفت جمڪران، یڪ سفر باهم رفتیم، شب جمعہ بود و

http://uupload.ir/files/vuhj_%D9%87%D8%B1_%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%80%DB%81.jpg

هر هفتـہ مےرفت جمڪران، یڪ سفر باهم رفتیم، شب جمعہ بود و شب شهادت حضرت زهرا (س)، اول رفتیم تهران، روضه ی بیت رهبری، توی صف ورودی گفت: میای برای آقا نامه بنویسیم؟ گفتم: چرا که نه! خب حالا چے بنویسیم؟ بنویس: آقا دعا کنید شهیــد بشیم.

در آخرین پیامش برایم نوشت:

سلام داداش، خوبی بدی دیدی حلال کن، ان شاءالله امروز عازمم، دعا کن روسفید بشم، بهش زنگ زدم پرسیدم: ڪی برمیگردی؟ خیلی جدی گفت: ان شاءالله دیگه برنمیگردم.

شهید محسن‌ حججی

راوی: دوست شهید

khadem_shohda

جمعیت رهروان امربه معروف ونهی ازمنکر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.