(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم
(یادامام وشهدا)  زخم هایتان یادمان رفت  و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

(یادامام وشهدا) زخم هایتان یادمان رفت و آرمان هایتان را قاب گرفتیم

خاطرات_شهدا

خاطرات_شهدا

شهادت بالب تشنہ

به گوش من رسونده بودند که سجاد لب تشنه در تاسوعای حسینی شهید شده، موقعی که مجروح شده بود، داشت ازش خون می رفت، درخواست آب کرد، ولی همرزمانش مانع شدند و بهش گفتند که اگه بهت آب بدیم، تو سریع جون میدی و فعلا آب واسه جسمت خوب نیست، لذا بهش ندادند

و سجاد لحظات بعد به شهادت

یادی_از_شهدا

یادی_از_شهدا

ناشناس آمد و ناشناس رفت

در مراسم چهلم شهادت تیمسار بابایی در میان ازدحام سوگواران، مرد میانسالی با کلاه نمدی و شلوار گشاد که معلوم بود از اطراف اصفهان است بر مزار عباس خاک بر سر می ریخت و به شدت گریه می کرد.

گریه اش دل هر بیننده ای را به درد می آورد. آرام به او نزدیک شدم و با بغضی که در گلو داشتم پرسیدم:

پدر جان این شهید با شما چه نسبتی دارد؟

مرد گفت: من اهل روستای ده زیار هستم

اهالی روستای ما قبل از اینکه شهید بابایی به آنجا بیاید از هر نظر در تگنا بودند. ما نمی دانستیم که او چه کاره است؛ چون همیشه با لباس بسیجی می آمد. او برای ما حمام، مدرسه و حتی غسالخانه ساخت. همیشه هر کس گرفتاری داشت برایش حل می کرد. همه اهالی او را دوست داشتند. هروقت پیدایش می شد همه با شادی می گفتند: اوس عباس آمد.

او یاور بیچاره ها بود تا اینکه مدتی گذشت و پیدایش نشد گویا رفته بود تهران.

روزی آمدم اصفهان، عکس هایش را روی دیوار دیدم. مثل دیوانه ها هر که را می دیدم می گفتم: اودوست من است.

گفتند: پدر جان، می دانی او چه کاره است؟

گفتم: او همیشه به ما کمک می کرد.

گفتند: او تیمسار بابایی فرمانده عملیات نیروی هوایی بود.

گفتم: او همیشه می آمد برای ما کارگری می کرد. دلم از اینکه اوناشناس آمد و ناشناس رفت آتش گرفته بود.

پرواز تا بی نهایت صفحه 266

شهید_عباس_بابایی

TebyanOnline

امروز سالروز شهادت عباس بابایی است؛

http://www.uupload.ir/files/v7ns_%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2.jpg

امروز سالروز شهادت عباس بابایی است؛ کسی که بیش از 3000 ساعت پرواز و 60 عملیات جنگی موفق داشت و بنیانگذار سوختگیری هوایی با هواپیمای اف14 بود.

شادی روح شهدا صلوات

سپاه ایران

sepahiran313

شهید:مادرم، هرگاه خواستی در شهادت من گریه کنی،

http://uupload.ir/files/hfc1_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF.jpg

شهید:مادرم، هرگاه خواستی در شهادت من گریه کنی، مادر حضرت علی اکبر(ع) را به خاطر بیاور.. تو باید در محله و شهرمان یک زینب(س) باشی.

شهید احمد صفرزاده

aqr_ir

بیش از ۱۰بار از پوست بدنش برداشتند و به فکش پیوند زدند

http://uupload.ir/files/6n2j_%D8%A8%DB%8C%D8%B4.jpg

بیش از ۱۰بار از پوست بدنش برداشتند و به فکش پیوند زدند وقتی پرسیدند چرا برای عمل به خارج نمی‌روی، گفت:

هرچه در هرکاری صرفه جویی کنیم به نفع اسلام است.

«شهید شیخ حسنی»

شب_جمعه

Habiliyan