به یاد همه معلمان شهید
به یاد همه معلمان شهید
شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر، شهید مفتح، شهید مطهری، شهید شهریاری،شهید علیمحمدی، شهید همت، شهید هادی و...
«چند ویژگی از حکومت_مستضعفین »
«چند ویژگی از حکومت_مستضعفین »
امام خمینی (ره): یکی اینکه چون احساس کردند محرومیت را،به فکر محرومین می توانند باشند...اینها از باب این که خودشان لمس کرده اند این مسائل را می توانند محرومیت یعنی چه.خلاف قشری که سابق متوکل این امور بود.
خوف نداشتن از ابر_قدرت_ها،ویژگی حکومت محرومان.
یکی از خاصیت های بزرگ حکومت محرومان این است که اینها دیگر از ابر قدرت ها نمی ترسند.خاصیت اعیانیت و اشرافیت و به اصطلاح رفاه این است که چون همیشه خوف این مطلب که نبادا از این مقام پایین بیایم و نبادا یک لطمه ایی به اشرافیت من بخورد این خوف، اسباب این می شود که نسبت به زیر دست ها ظالم و نسبت به بالا دست ها تو سری خور باشد.یک نفر که نخست وزیر بود،وزیر بود،نسبت به زیر دستان به تمام معنا ظلم می کرد ولی وقتی مواجه می شد با یک سفارتخانه خارجی،کمال ذلت را داشت.امروز حکومت محرومان،این خاصیت را دارد که اگر رئیس جمهور آمریکا بیاید اینجا بخواهد به یک نفر از کارمند های اداره دولت ما یک درشتی بکند،یک سیلی می خورد.
پشتیبانی مردم از حکومت، ویژگی حکومت محرومان
اگر مردم،نصف مردم پشتیبان حکومت محمد رضا بودند،این مصیبت ها به سر او می آمد؟مردم یکپارچه پشتیبان این حکومت هستند؛اگر حکومت یک گرفتاری پیدا کند،این مردم اند که رفع می کنند گرفتاری را،اگر جنگ برای دولت پیش آید،این مردم اند که جبهه ها را پر می کنند.
صحیفه نور،ج18،صفحه29،30،32،33
من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمیگردد.
من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمیگردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست.
#امام_خمینی
صحیفه نور، جلد ٨،صفحه ٢۵٨
صحیفه نور امام خمینی(ره)
من خوف این را دارم که در این ماه مبارک رمضان که ماه تهذیب نفس است و ...
من خوف این را دارم که در این ماه مبارک رمضان که ماه تهذیب نفس است و همه را خدا به ضیافت خودش دعوت کرده است، ما با صاحب خانه کاری بکنیم که عنایتش از ما برگردد.
#امام_خمینی
صحیفه نور، جلد ١٩،صفحه ١٢
من چشم را برای قرآن خواندن میخواهم!
من چشم را برای قرآن خواندن میخواهم!
یکى اطرافیان امام مىگفتند:
امام در نجف، چشمشان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه چشمِ امام گفت:
شما باید چند روزى قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت بدهید!
امام خندیدند و فرمودند:
دکتر! من، چشم را براى قرآن خواندن مىخواهم! چه فایدهاى دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کارى کنید که من بتوانم قرآن بخوانم.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
برداشتهایى از سیره امام خمینى، ج۳، ص۷، نشر عروج.