#امام_خمینی_ره_مدح
راه گم بود، اگر نام و نشان تو نبود
اگر آن دیدهی بر ما نگران تو نبود
کوه بیداد ز بنیاد نمیشد ویران
اگر از خشم، نهیب تو، تکان تو نبود
ریشه آنچه نباید، که ز جا بر میکند؟
اگر امید، به بازوی توان تو نبود
چه کسی راه، به دنیای کرامت میجست
اگر انوار دل فیضرسان تو نبود؟
جامهی نو، که بر این ملک کهن میپوشید؟
آه... ای پیر، اگر بخت جوان تو نبود
پای تردید به دلهای کسان وا میشد
نام محبوب، اگر وردِ زبان تو نبود
مأمنی یافت سخنهای خوش اهل طریق
که در اظهار، به جز طرز بیان تو نبود
آنچه گفتی و بر آن زد دل ما، مُهر قبول
حرف حق بود، فقط حرف دهان تو نبود
هستیات بود برازندهی سیر ملکوت
این جهان گرچه جهان بود، جهان تو نبود
مرحوم #محمدجواد_محبت
داعشی ها محاصره اش کردن تا تیر داشت با تیر جنگیدتیرش تموم شد
داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش
همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد
ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد...
تشنه بود آب جلوش می ریختن روی زمین
فهمیدن حاج قاسم توی منطقه اس
برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش
کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم
اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید...
ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی...
اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب...
اصلا من آمدم سرم رو بدم...
یا علی یا زهرا...
میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد
بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برای حاج قاسم...
امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم...
شهید_رضا_اسماعیلی
شادی روح مطهر شهدا صلوات :
خواستگاری
«خواب دیدم شهید سید مجتبی علمدار با جوانی دیگر وارد کوچهی ما شدند. وقتی به من رسیدند دست روی شانهی آن جوان زدند و گفتند: این جوان همان کسی است که شما از ما درخواست کردید و متوسل به امام زمان (عج) شدید.»
روزی که عبدالمهدی به خواستگاریاش میآید، مرضیه همان کسی را میبیند که در آن خواب، شهید علمدار به او نشان داده بود. در همان جلسهی اول صحبت با شهید کاظمی متوجه میشود که عبدالمهدی نیز همین چندروز پیش خانهی شهید علمدار بوده و با بچههای بسیجشان به دیدار مادر شهید رفته است.
♦️«مرضیه بدیحی»،
همسر شهید مدافع حرم#عبدالمهدی_کاظمی
ابلاغیه شهید مهدی باکری به فرماندهان زیر دستش
تو یه بندی ازش نوشته :
اول سربازاتون غذا بخورن بعد خودتون ، دقیقا غذاتون هم نوع اونا باشه
شناخت امام امت در یک نگاه
نام:سید روح الله نام خانوادگی: مصطفوی
سلسله نسب:موسوی خمینی
نام پدر:سیدمصطفی نام مادر:هاجر
تاریخ تولد:یکم مهرماه ۱۲۸۱
محل تولد:خمین
سال ازدواج:۲۷ سالگی/۱۳۰۸
همسر:بانوخدیجه-دختر آیت الله میرزا محمدثقفی
فرزندان:۲پسر-۵دختر (مصطفی.صدیقه.فریده.سعیده.لطیفه.فهیمه.احمد)
تحصیلات حوزوی: اجتهاد
تخصص:فقه و اصول. فلسفه. عرفان.اخلاق. کلام.سیاست.
مشاغل:مدرس حوزه علمیه قم.مرجع تقلید.رهبری انقلاب اسلامی و ولی مسلمین و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران
قیام خونین ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲: ۶۱ سالگی
تبعیدبه ترکیه ۱۳۴۳: به دلیل مخالفت با موضوع کاپیتولاسیون
مهاجرت به نجف ۱۳۴۴: سیزده سال در نجف
شهادت فرزندش سیدمصطفی ۱۳۵۶: سرآغاز حرکت های اعتراض جدید
مهاجرت به کویت ۱۳۵۷: کویت اجازه ورود نداد
مهاجرت به فرانسه مهرماه ۱۳۵۷: حدود ۴ماه
بازگشت به ایران: بعد از۱۵ سال تبعید
۲۲ بهمن ۱۳۵۷: پیروزی انقلاب اسلامی
رهبری حکیمانه انقلاب و نظام: ده سال و جهارماه
نگارش وصیت نامه و ارایه یک نسخه به امانت نزد خبرگان: ۲۶ بهمن ۱۳۶۱
بازنگری در وصیت نامه ۵ سال بعد و قرار دادن یک نسخه در آستان قدس و یک نسخه نزد خبرگان: ۲۹ آذر ۱۳۶۶
خوانش وصیت نامه ۱۴ خرداد ۱۳۶۸: یک روز پس از عروج ملکوتی
مراسم تشییع ۱۶ خرداد ۱۳۶۸: بزرگ ترین رخداد تاریخ معاصر
تاریخ رحلت:در ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ / ۸۷ سالگی
محل خاک سپاری: تهران- بهشت زهرا
مهمترین تالیفات فرهنگی:
صحیفه امام -22 جلد
دیوان اشعار
شرح دعای سحر
شرح ۴۰ حدیث
شرح حدیث جنود عقل و جهل عرفانی
تعلیقه بر فواید الرضویه
تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس
مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه
سر الصلاة
معراج السالکین و صلوة العارفین
آداب الصلوة
مناهج الوصول الی علم الاصول
رسایل- دوجلد
تعلیقة علی العروة الوثقی
الطهارة - سه جلد
مکاسب محرمه- دوجلد
تعلیقة علی وسیلة النجاة
تحریر الوسیله- دوجلد
البیع- پنج جلد