خاطرات_جنگ شهید مهدی باکری، از منطقه آمد.

http://uupload.ir/files/5q0k_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C.jpg

خاطرات_جنگ

شهید مهدی باکری، از منطقه آمد.

 خیلی خسته بود. یک قوطی کمپوت برای او باز کردند. کمپوت را نزدیک دهانش برد. یک لحظه مکث کرد و به فکر فرو رفت.

 قوطی کمپوت را زمین گذاشت و پرسید: آیا به کل لشکر کمپوت داده‌اید؟

گفتند: خیر.

گفت: هر وقت به کل لشکر کمپوت دادید، من هم میخورم.

اخبار فوری پیرامون کرونا

TanzAkhbar

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.