هادی_دلها شهید_ابراهیم_هادی

http://uupload.ir/files/2lrx_%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF_%D8%B3%D8%A7%D9%84.jpg

هادی_دلها

شهید_ابراهیم_هادی

سیره_شهید

خوشتیپ_برای_خدا

حدود سال ۱۳۵۴ بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی‌مقدمه گفت: «داداش ابراهیم، تیپ و هیکلت خیلی جالب شده؛ وقتی داشتی توی راه میآمدی دو تا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف میزدند. شلوار و پیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشکاری»

ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جا خورد؛ انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت.

ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد میپوشید و هیچوقت هم ساک ورزشی همراه نمیآورد و لباسهایش را داخل کیسه پلاستیکی میریخت. هر چند خیلی از بچه‌ها می‌گفتند: «بابا تو دیگه چه‌جور آدمی هستی؟! ما باشگاه میآییم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... ، تو با این هیکل روی فرم این چه لباسهایی است که میپوشی؟»

ابراهیم هم به حرف‌های آن‌ها اهمیتی نمیداد و به دوستانش توصیه میکرد: «اگر ورزش را برای خدا انجام بدهید، عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری باشید، ضرر خواهید کرد.»

یادش_با_ذکر_صلوات

اللهم_صل_علی_محمدو_آل_محمدو_عجل_فرجهم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.