ماجرای آشنایی شیخزکزاکی با امام خمینی(ره) | قسمت دوم
ابراهیم میگوید با دوستانم یک سال کارگری کردیم و پولها را پسانداز کردیم تا به ایران بیاییم و در جشن یکسالگی پیروزی مردم ایران شرکت کنیم. هواپیما در فرودگاه مهرآباد نشست. درها که باز شد، متوجه شد که با پیراهنی معمولی از آفریقا راهی شده و اکنون با سرمای بهمن ایران مواجه است. دنبال امام میگردند و میفهمند که ایشان در قم ساکن هستند. به او میگویند امام تا سالگرد پیروزی انقلاب به تهران میآیند. ۲۲ بهمن فرامیرسد و جشن پیروزی برگزار میشود؛ اما امام به تهران نمیآیند. پول ابراهیم و دوستانش تمام میشود و نمیتوانند به قم بروند. اینها اویسهایی بودند که امامشان را ندیدند و به کشورشان برمیگردند.
rasanewsagency